خب من موفق شدم در طول یک هفته سه رمان رو که یکی از اونها هشتصد صفحه داشت رو به همراه دو رمان دیگه که بالای 400 صفحه داشتند رو تموم کنم.
کتاب اخری که همین 1ساعت پیش تمامش کردم همان کتابی است که در عنوان می بینید.
در فضای مجازی نقد های بسیاری برای این رمان نوشته شده که اغلب در مورد داستان اند و کم تر در رابطه با نثر روان و فوق العاده پرکشش این داستان صحبت کرده اند که نثر نیز جذابیتش را مدیون موضوع فوق العاده است.
جمله های نثر داستان کوتاه اند و کم تر خسته کننده نسبت به سایر رمان ها هستند.همچنین نویسنده تلاش کرده است تا از جمله های کلیشه ای بپرهیزد.
مورد دیگر داستان این است که اتفاقات یک فصل کتاب تنها به آن فصل خلاصه می شوند(به جز اتفاقات مربوط به اصل داستان)
داستان با یک قتل فجیع آغاز می شود.یک چیز فوق العاده برای ایجاد هیجان و کشش در رمان و ایجاد اتفاقات هیجان انگیز در داستان
این قتل بر روی خانواده ای انجام می شود که نامشان حتی تا انتهای داستان معلوم نیست.
درست در این زمان پسری که بعد ها باد((مخفف نو بادی به معنای هیچکس))نام گرفت از جایش بیرون می آید و تاتی تاتی کنان به سمت یک قبرستان می رود و توسط ارواح آن جا بزرگ می شود.اما هنوز خطر اورا تهدید می کند...
من چیز بیشتری نمی نویسم چون در همه ی سایت درباره ی این داستان نوشته اند.اما چیز خارق العاده ی دیگری که در این داستان است جزییات و شخصیات های فرئی و اصلی داستان اند که نقش خود را به خوبی در آن ایفا می کنند.
در پایان داستان،پایانی موفق برای انتظارات نویسنده اما به صورتی بسیار غمگین اتفاغ می افتد.
داستان همانطور که در محور گورستان می چرخد دارای روحی فوق العاده سرد است و این بر تصور فضای داستان بیشتر می افزاید.
در پایان لازم نیست که من بگویم این کتاب فوق العاده زیباست و حتما آنرا بخوانید،بلکه تنها جوایزی که برده خود گویای همه چیز اند.
- جایزه هوگو – بهترین رمان – ۲۰۰۹
- مدال نیوبری ۲۰۰۹
- جایزه بوکتراست تینایج ۲۰۰۹
- ورلد فانتزی اواردز و.....
.: Weblog Themes By Pichak :.